محل تبلیغات شما



لو لم تكوني أنتي في حياتي ؛ کُنت اِخترعت اِمرأةً مثلكي يا حبيبتي. قامتُها ؛ جميلةً طويلةً كالسيف. وعينها صافيةً.مثل سماء الصيف. كنتُ رسمتُ وجهها على الورق. كنتُ حفرتُ صوتها على الورق. كنتُ جعلتُ شعرها ؛ مزرعةً مِنَ الحبق. وخَصرَها ؛ قصيدةً. وثَغرَها ؛ كأسُ عبق. وكفّها، حمامةً تُداعب الماءَ ولا تخشى الغرق. كنتُ سهرتُ ليلةً بِطولها. أُصَوِّرُ اِرتعاشةً العِقد وموسيقى الحلق. لو لم تكوني أنت في لوح القدر ؛ لَكُنتُ صوّرتُكَ بصورةٍ من
عمری به هر کوی و گذر گشتم ؛ که پیدایت کنم. اکنون که پیدا کرده ام ؛ بنشین تماشایت کنم. الماسِ اشکِ شوق را ؛ تاجی به گیسویت نهم. گل های باغ ِ شعر را ؛ زیبِ سرا پایت کنم. بنشین که من با هر نظر ؛ با چشم ِ دل با چشم ِ سر ؛ هر لحظه خود را مست تر از روی زیبایت کنم بنشینم و بنشانمت، آن سان که خواهم، خوانمت. ؛ وین جانِ بر لب مانده را، مهمانِ لبهایت کنم. بوسم تو را با هر نفس ای بختِ دور از دسترس.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

گروه آمادگی دفاعی ناحیه یک کرمانشاه